کارل مونتفیرگن یک نویسنده حرفه ای است که در زمینه های دارایی ، رمزنگاری ، استراتژی محتوا و هنر تخصص دارد. او همچنین با مجوزهای FINRA Series 3 و سری 34 ، یک متخصص بازار مالی جانباز است.
Jayanthi Gopalakrishnan بیش از دو دهه را به عنوان نویسنده مالی و ویراستار مدیریت کرده است ، از جمله 17 سال به عنوان سردبیر تجزیه و تحلیل فنی مجله سهام و کالاها. مباحث تخصص وی شامل آینده و استراتژی های معاملاتی ، تجزیه و تحلیل سهام و امور مالی شخصی است.
تجزیه و تحلیل فنی روشی برای تجزیه و تحلیل بصری ، تفسیر و پیش بینی حرکات قیمت با استفاده از الگوهای و آمار تاریخی به منظور یافتن فرصت های تجاری بالقوه است.
در بازارهای مالی ، دو روش اصلی برای تجزیه و تحلیل ارزش سهام ، رمزنگاری یا امنیت دیگر وجود دارد: تجزیه و تحلیل اساسی و تجزیه و تحلیل فنی. تجزیه و تحلیل اساسی به جنبه های مالی و اقتصادی فعلی که بر ارزش یک امنیت تأثیر می گذارد ، می پردازد. تجزیه و تحلیل فنی رفتار قیمت آماری و تاریخی را بررسی می کند.
امتیاز کلیدی
- تحلیلگران فنی (با نام "تکنسین ها") معتقدند که قیمت ها در الگوهای مداوم رفتار می کنند که می تواند به پیش بینی حرکات قیمت آینده کمک کند.
- تکنسین ها سعی می کنند روند بازار و زمینه های پشتیبانی (علاقه زیادی به خرید) و مقاومت (علاقه زیادی به فروش) را شناسایی کنند.
- یک انتقاد متداول از تحلیل فنی این است که به نظر می رسد عقب مانده است. بعضی اوقات دشوار است که یک روند یا نقطه عطف را بعد از وقوع اتفاق بیفتد.
تجزیه و تحلیل فنی مبتنی بر این فرض است که حرکات قیمت الگوهای قابل شناسایی را نشان می دهد که از نظر تاریخی سازگار هستند و ممکن است از نظر آماری قابل اعتماد باشند (اگرچه هیچ تجزیه و تحلیل فنی نمی تواند نتیجه خاصی را تضمین کند).
به عبارت دیگر ، تجزیه و تحلیل فنی ممکن است کمتر در مورد پیش بینی حرکات قیمت خاص و بیشتر در مورد پیش بینی طیف وسیعی از نتایج احتمالی بر اساس رفتار قیمت تاریخی باشد.
چرا از تجزیه و تحلیل فنی استفاده می کنیم؟
پاسخ کوتاه این است که تجزیه و تحلیل فنی می تواند به شما در شناسایی موقعیت هایی که در آن ممکن است قیمت ها در یک جهت معین ، غرفه یا برعکس ادامه یابد ، کمک کند. همچنین می تواند به شما در تعیین اینکه آیا قیمت دارایی ممکن است بالا یا پایین باشد ، کمک کند. در نهایت ، این رویکردی است که می تواند به شما در یافتن امتیازات مطلوب و خروج برای تجارت معین کمک کند. در اینجا چند نمونه هستند:
- نقطه ورودسهامی که معتقدید اساساً قوی است در حال کاهش قیمت است. در چه نقطه ای از کاهش آن ممکن است زمان خوبی برای «خرید شیب» باشد؟
- صبر کن یا بیرون؟شما سهامی را نگه می دارید که در محدوده ای راکد بوده است. قیمت احتمالاً کجا و در کدام جهت است؟در هر دو صورت چه کاری می توانید انجام دهید؟
- داده های بنیادی روشنی وجود ندارد. اگر یک طبقه دارایی در بازار بسیار جدید باشد، هیچ روش معمول یا استانداردی برای تجزیه و تحلیل اصول آن وجود نداشته باشد، چه؟این موضوع در مورد اکثر ارزهای دیجیتال مانند بیت کوین و اتریوم صادق است. بدون هیچ اصول استانداردی که شما را راهنمایی کند، تحلیل تکنیکال ممکن است مطمئن ترین ابزار شما برای ارزیابی ارزش گذاری ها باشد.
اگر تحلیل بنیادی را به عنوان یک رویکرد "استراتژیک" برای سرمایه گذاری در نظر می گیرید، ممکن است تحلیل تکنیکال را به عنوان یک رویکرد "تاکتیکی" تر برای تنظیم دقیق تحلیل یا اقدامات خود در نظر بگیرید.
این دو مکتب فکری (تحلیل بنیادی و تکنیکال) می توانند دست به دست هم بدهند، اگر آنها را به گونه ای ترکیب کنید که برای شما مفید باشد.
در جعبه ابزار تحلیلگر فنی چیست؟
اگر بتوانیم پایه های هنر تکنسین را خلاصه کنیم، ممکن است چیزی شبیه به نمودار زیر باشد.
تحلیلگران فنی تقریباً همیشه برای ترسیم تغییرات قیمت به نمودارها تکیه می کنند. به همین دلیل است که گاهی اوقات به تکنسین ها "چارتیست" می گویند.
نمودارها به تکنسینها کمک میکنند روند قیمتها را ببینند که جهت کلی یک بازار یا دارایی مشخص را نشان میدهد.
نمودارها همچنین نقش مهمی در شناسایی الگوهای قیمت ایفا میکنند، که میتواند در زمانبندی معاملات (سفارشهای خرید یا فروش)، اندازهگیری طول بالقوه حرکت قیمت در طول زمان، و اندازهگیری زمانی که قیمتها ممکن است در حال رکود یا تغییر مسیر هستند، مفید باشد.
در برخی موارد، تکنسین ها از مجموعه ای از شاخص ها برای تجزیه و تحلیل بازارها از دیدگاه های مختلف استفاده می کنند. صدها اندیکاتور در تحلیل تکنیکال وجود دارد که همگی برای تحلیل عملکرد قیمت از زاویه ای منحصر به فرد طراحی شده اند. تکنسین ها انتخاب می کنند و انتخاب می کنند که کدام یک برای رویکردها و سؤالات فردی آنها بهترین کار را دارد.
نمودارها: نقشه تحرکات قیمت تاریخی
برای پیشبینی اینکه یک قیمت ممکن است به کجا برسد، چارتیست میخواهد ببیند که نسبت به جایی که اکنون است، کجا بوده است. چندین نوع نمودار مختلف وجود دارد، اما بیشتر معامله گران از نمودارهای خطی، میله ای یا کندل استیک استفاده می کنند.
نمودارهای خطینمودارهای خطی قیمت های پایانی یک دارایی را به هم متصل می کند و درک آنها را آسان می کند. اگرچه سادگی نمودار خطی آن را برای اکثر سرمایهگذاران عمومی بسیار کاربرپسند میکند، اما اطلاعات بسیار کمی را ارائه میکند که برای اکثر معاملهگران مفید باشد. اما برای روندهای بلندمدت، نمودار خط اصلی یک نمای خوب و صاف را ارائه می دهد.
نمودار میله. نمودار میله ای ابزار مفیدتری برای اکثر معامله گران است. قیمت های افتتاح، بالا، پایین و بسته شدن (OHLC) یک دوره معین را نمایش می دهد. به طور معمول، OHLC اطلاعات کافی را برای یک معامله گر برای تجزیه و تحلیل عملکرد قیمت فراهم می کند. یک نمودار میله ای شامل یک خط عمودی است که محدوده معاملاتی (بالا و پایین) را مشخص می کند و دو علامت هش افقی: یکی در سمت چپ برای نشان دادن قیمت هنگام باز شدن بازار، و دیگری در سمت راست که قیمت را در بازار نشان می دهد. بازار بسته
نمودارهای شمعدانی. شایعه شده است که در قرن 18 در ژاپن توسعه یافته است، نمودارهای کندل استیک شاید پرکاربردترین قالب امروزی برای معامله گران باشد. علاوه بر نشان دادن واضح قیمتهای باز، بالا، پایین و پایانی، جلسات صعودی و نزولی دارای کد رنگی (معمولا سبز و قرمز) هستند که دیدن روزهای بالا و پایین را در یک نگاه آسانتر میکند. در یک کندل، تفاوت بین اوج و پایین روز با بخش وسیعتر («شمع») و محدوده معاملات خارج از باز و بسته با «فتیلههای» نازکتر مشخص میشود.
روند: دوست سرمایه گذار تا زمانی که به پایان برسد
اگر معامله و سرمایهگذاری موفق تماماً به خرید پایین و فروش بالا باشد، پس واضح است که زمانی پول به دست میآید که قیمت روند صعودی داشته باشد. برای معاملهگران پیشرفتهتر، که ممکن است معاملات آتی یا اختیار معامله را انجام دهند، زمانی که قیمت دارایی رو به پایین است، میتوان پول به دست آورد.
مفهوم کلیدی در اینجا "روند" است. برای یک معامله گر فنی، بیشترین بازده زمانی حاصل می شود که روندی برای سوار شدن وجود داشته باشد. ساده به نظر می رسد، درست است؟متأسفانه اینجاست که کار مشکل می شود.
- قیمت همیشه روندی نداردمی تواند در یک محدوده برای مدت زمان طولانی بالا و پایین برود.
- شما فقط می توانید روندهایی را ببینید که به عقب نگاه می کنند. به راحتی می توان به نمودار بعد از واقعیت نگاه کرد و روند را مشاهده کرد، اما تا آن زمان برای عمل کردن بر اساس اطلاعات خیلی دیر شده است. هیچ راه مطمئنی برای تشخیص اینکه آیا روند قیمت ادامه خواهد داشت یا اینکه در شرف توقف یا حتی معکوس است وجود ندارد.
- روندهای زیادی در یک روند ممکن است وجود داشته باشد. معاملهگران مختلف نمودارهایی را دنبال میکنند که دورههای زمانی مختلف را در بر میگیرد - نمودارهای دقیقه به دقیقه، ساعتی، روزانه، هفتگی و ماهانه. یک معاملهگر کوتاهمدت ممکن است یک روند نزولی روزانه را شناسایی کند، در حالی که در همان زمان، یک معاملهگر بلندمدت میتواند روند صعودی را طی کند. تازه واردان به تحلیل تکنیکال ممکن است در مورد اینکه کدام روند را دنبال کنند دچار سردرگمی شوند.
شاخص ها: تجزیه و تحلیل عمل قیمت از زوایای مختلف
معامله گران از ابزارهای فنی مختلفی برای تفسیر عملکرد قیمت، ترسیم روندها و تلاش برای پیش بینی ادامه، پایان یا برگشت آنها استفاده می کنند. و اینجاست که شاخص ها می توانند مفید باشند. صدها شاخص وجود دارد که هر کدام برای ارائه دیدگاهی منحصر به فرد از رفتار قیمت طراحی شده اند.
اندیکاتورهای حجم معمولاً به صورت هیستوگرام نشان داده می شوند که سطح خرید و فروش را در یک جلسه تجاری یا دوره زمانی معین نشان می دهد.
میانگینهای متحرک و ابزارهای فیبوناچی تلاش میکنند سطوحی را اندازهگیری و پروژهای کنند که در آن قیمتها احتمالاً به سمت بالا (حمایت) یا پایین (مقاومت) برگشت میشوند.
نوسانگرها، مانند شاخص قدرت نسبی و استوکاستیک، تلاش میکنند زمانی که یک دارایی به طور بالقوه بیش از حد فروش یا بیش از حد خرید شده است، علامت دهند.
برخی از معامله گران از چندین اندیکاتور به صورت ترکیبی استفاده می کنند، در حالی که برخی دیگر فقط از تعداد کمی یا اصلاً استفاده نمی کنند. مانند تمام تحلیل های بنیادی و تکنیکال، ابزارهایی که ترجیح می دهید به رویکرد معاملاتی، استراتژی و افق زمانی شما بستگی دارد.
خط پایین
تجزیه و تحلیل فنی یک رویکرد منحصر به فرد برای تجزیه و تحلیل عملکرد قیمت ارائه می دهد. میتواند به شما کمک کند تا تحلیلها و اقدامات معاملاتی خود را تنظیم کنید، یا میتواند همراه با تحلیل فاندامنتال بهعنوان راهی برای کمک به زمانبندی نقاط ورود و خروج استفاده شود.
هیچ راه درست یا غلطی برای نزدیک شدن به تحلیل تکنیکال وجود ندارد. این همچنین به این معنی است که هیچ گلوله جادویی وجود ندارد - هیچ استراتژی یا مجموعه ای از استراتژی ها که تضمین شده باشد هر بار کار کند. اما با گذشت زمان، صبر و تمرین، میتوانید مجموعه ابزاری را پیدا کنید که برای شما مناسب است.